داستان دو مرد در عشق یک طرفه. مسیرهایی که آنها برای تحقق داستان های عاشقانه خود انتخاب می کنند، تعیین می کند که قهرمان کیست و شرور کیست...
یک استاد دانشگاه به همراه همسر باردارش ناخواسته موجودی خبیث با اهداف خبیثانه را آزاد می کنند...
داستان دکتر جو اولافلین که به نظر می رسد زندگی کاملی دارد. او یک همسر فداکار، یک دختر دوست داشتنی، یک کار موفق به عنوان یک روانشناس بالینی، اعتبار رسانه ای و یک معامله انتشاراتی دارد...
پنج مرد در حالی که دست و پای آنها بسته شده است در یک انبار به هوش می‌آیند ، آنها یه یاد نمی آورند چه کسی بوده اند و حالا برای زنده ماندن مجبورند بدانند چه کسی خوب است و چه کسی بد...
خانواده ای که برای تفریح به طبیعت خارج از شهر آمده اند، توسط چند سارق بانک مورد حمله قرار می گیرند و اکنون تنها راه نجات آنها همکاری با یکدیگر است...
زمین به انقراض رفته است ، افراد محدودی زنده مانده اند. افراد باقی مانده برای بقای زندگی و بدست آوردن آب ، همدیگر را به قتل میرسانند. در این بین مردی است که زن و فرزند خود را از دست داده است و به تنهایی سفر میکند و به دنبال مکانی است که ...
ویرات یک افسر ارتش هست، که برای تعطیلات می خواهد به بمبئی بیاید و در راه در هنگامی که یک کیف گم شده و او یک مامور وظیفه شناس بود و نتوانست یک بی قانونی را تحمل کند و شروع به گشتن مسافران می کند و در حین این گشتن به کسی بر می خورد که حامل بمب می باشد ، و با پلیس همکاری می کند و این شرو ع داستانی جذابی از یک سرباز وظیفه شناس می شود...
ژولیت فارست معتقد است که مرگ پدرش در سانحه اتومبیل کوهستانی یک تصادف نبوده و پدرش به قتل رسیده است. او برای اثبات حرفش، یک کارآگاه خصوصی را استخدام می کند...
در این قسمت لارگو وینچ می خواهد شرکت خود را بفروشد تا با پول آن یک موسسه بشر دوستانه ایجاد کند، اما...
پس از اینکه میلیاردری قدرتمند به قتل می رسد،پسرخوانده اش باید تلاش کند حقانیت خود را به اثبات برساند و قاتلان پدرش را پیدا کرده و از تصاحب کردن اموالش جلوگیری کند...