«کُنت دراکولا» (هامیلتن) مجبور به مهاجرت به نیویورک است، زیرا کمیساریای خلق می‌خواهد قصر او در ترانسیلوانیا را به ورزشگاه تبدیل کند. «دراکولا» با دیدن عکس مانکنی به‌نام «سیندی سوندهایم» (سینت جیمز) روی جلد مجله‌ای، دل‌باخته او می‌شود و خیلی زود نوکرش، «رنفیلد» (جانسن) ترتیب ملاقاتش را با «سیندی» می‌دهد و کمکش می‌کند تا از بانک خون «غذا» تهیه کنند. «سیندی» که تحت تأثیر شخصیت «دراکولا» قرار گرفته، با او می‌رود و «دراکولا» با اولین گاز می‌فهمد که عشق بزرگش را پیدا کرده است. «سیندی» که زندگی بی‌بندوباری داشته، از اضطراب همسر و مادر شدن پیش روان‌پزشکی به‌نام «جف رُزنبرگ» (بنجامین) رفته و...
"شلدون" دندانپزشک که در تدارک برگزاری عروسی دخترش است، "وینس ریکاردو"، پدر داماد را ملاقات می کند. یک شخص دیوانه که ادعا می کند از ماموران دولت آمریکاست...
نوجوانی اهل شهری کوچک که علاقه زیادی به تیم دوچرخه سواری ایتالیا دارد،برای بدست آوردن دختری از کالج تلاش می کند...
یک مرد و یک زن در یک غذاخوری با هم آشنا می شوند. در حالیکه هر دو ازدواج کرده اند، شب را با هم سپری می کنند. آنها تصمیم می گیرند در آخر هفته همدیگر را ملاقات کنند. با گذشت زمان هر یک از آنها در مشکلات به دیگری کمک می کند و...
"سولانج" افسرده شده. خوراک کمی دارد، کمتر لبخند می زند، کمتر حرف می زند. همسرش رائول در تلاش است تا با قرار دادن یک غریبه به نام استفان در نقش معشوقش سولانج را نجات دهد...
"ابراهیم"، یک مرد ترک تبار قصد دارد تا اولین فیلم کنگ فوی آلمانی را کارگردانی کند. اما اکنون او برای کبابی عموی خود تبلغ می سازد. دوست دختر بازیگر او متوجه می شود باردار است و...
داستان فیلم در مورد دو برادر، یکی خشن و سنگ دل، و دیگری برعکس، و ماجراهای ناگواری که برای شان اتفاق می افتد...
در آینده، یک مرد (Eddie Murphy) در تلاش برای نگه داشتن کلوپ شبانه قمری خود از دست مافیا است...
یک دختر نوجوان بعد از اینکه خانواده اش به همجنسگرا بودن او شک می کنند، به یک کمپ مخصوص فرستاده می شود...
یک اسلحه باعث در هم تنیده شدن زندگی 9 نفر می شود. وارن به معشوقه ی همسرش شلیک می کند و ادعا می کند که قصد تجاوز داشته و او مجبور به تیراندازی شده است و...