این فیلم در غرب تگزاس روایت میشود و داستان پسری را دنبال میکند که پس از ربوده شدن خواهرش توسط قاتلی بیرحم به نام بیل گلوی، تصمیم میگیرد یک شکارچی جایزهبگیر سرسخت به نام رجینالد جونز را استخدام کند. جونز با رهبری گروهی از افراد طرد شده و قانونشکن، مأموریتی خطرناک را برای یافتن دختر گمشده آغاز میکند. در این سفر، آنها با چالشها و دشمنان مختلفی روبرو میشوند و به تدریج از رازهای تاریکتری در مورد بیل گلوی و انگیزههای او پرده برداشته میشود. فیلم ترکیبی از وسترن، انتقام و تعقیب نفسگیر را به تصویر میکشد.
«رابین» (لوییس) پذیرفته است که جنین یک زوج ثروتمند را در رحم خود بپرورد. اما دو تبهکار خرده پا به نام های «پارکر» (فیلیپ) و «لانگباف» (دل تورو)، «رابین» را می ربایند. این دو مطمئن هستند که زوج ثروتمند حتما باج قابل توجهی را برای بازپس گرفتن مادر و جنین خواهند پرداخت...
«برایان کسلر» (دو چوونی)، نویسنده ای جوان است که برای نوشتن یک کتاب تصمیم می گیرد همراه محبوبه اش، «کری لافلین» (فوربز) که یک عکاس است، سفری را به سوی کالیفرنیا آغاز کند و از محل وقوع چند قتل بازدید می کند. در طی مسیر، «ارلی گریس» (پیت) و نامزدش، «آدل کورنرز» (لوییس) را هم سوار اتومبیل می کنند، بی آن که هیچ یک از سه نفر دیگر بداند که «ارلی»، یک قاتل فراری است...
داستان درباره ی پسری بنام جاکوب که علاقه ی بیش از حدی به موتورکراس و فلزات دارد، می باشد. خانواده جاکوب مجبور می شوند او را به جایی بفرستند که برادرش “وس” به همراه عمهاش زندگی میکند. اما پدر احساسی جاکوب و مادرش از این کار ناراحت می شوند و سعی می کنند وی را برگردانند اما...
روزهای پایانی هزاره ی دوم. «لنی نرو» (فاینز) که قبلا پلیس بوده، حالا با دیسکت های حاوی داده هایی که خاطره ها و حس ها روی شان ضبط شده، سروکار دارد. یک روز دیسکتی از جنایتکاری که یک زن خیابان گرد را به قتل می رساند، به دستش می رسد. «لنی» به تحقیق و جست و جو می پردازد و بیش تر و بیش تر در گردابی از حق السکوت، جنایت و هتک حرمت فرو می رود...
نقشه های یک خانواده برای گرفتن یک مهمانی بزرگ خانوادگی برای کریسمس، درست پیش نمی رود و تبدیل به یک فاجعه بزرگ می شود...
«میکی» (هارلسن) و «مالوری» (لوییس) زوج قاتلی هستند که آرام آرام تبدیل به شمایل های محبوب جوانان می شوند. «میکی» پس از دستگیری، هنگام مصاحبه با «وین گیل» (داونی جونیر)، خبرنگار جاه طلبی که در پی کسب شهرت است، در زندان، شورش به راه می اندازد و در شلوغی هم راه «مالوری» و «وین گیل» می گریزد...
ست گكو (جرج كلونی) و برادر كوچكترش (كوئنتین تارانتینو) پس از اینكه سرقت مسلحانه خونینی را در تگزاس انجام می دهند، تصمیمی دارند از مرز گریخته و وارد مكزیك شوند. آنها یك كشیش و دو فرزندش را گروگان می گیرند تا آنها را از مرز عبور دهند. آنها غروب آن روز و پس از عبور از مرز به یك كلوب می رسند كه افراد مشكوكی در آنجا هستند. آنها تصمیم می گیرند شب را در آنجا سپری كنند اما پس از مدتی پی می برند كه صاحبان آنجا عده ای خون آشام هستند و اکنون برای نجات جانشان بایستی با آنها مقابله كنند.
داستان فیلم در مورد زنی است که شوهری بدخلق و کتک بزن دارد. او تصمیم می گیرد که به همراه دخترش فرار کند اما تلاش او بی ثمر می ماند. بعد از مدتی در میابد که تنها راه برای فرار از این زندگی، کشتن شوهرش است...
در شهر دور افتاده و سوت وکور آندورا در ایالت آیووا، «گیلبرت گریپ» (جانی دپ) از برادر عقب مانده ی خود «آرنی» (لئوناردو دی کاپریو) و مادرش که از فرط چاقی هیچ گاه از خانه خارج نمی شود، مراقبت می کند. با ورود «بکی» (لوییس) ـ که همراه مادر بزرگش سفر می کند ـ به شهر، «گیلبرت گریپ» برای نخستین بار عشق را تجربه می کند...