نسخه دوبله فارسی نیز افزوده شد
یک گانگستر و یک پلیس تصمیم میگیرند با یکدیگر کار کنند تا به دلایل شخصی یک قاتل سریال را گیر بیندازند…
یک مرد جوان تنها وارد خانه ی خالی افرادی که در مسافرت هستند، می شود و مدتی را در آنجا زندگی می کند، بدون اینکه چیزی بدزدد. کار او همین است، تا اینکه وارد خانه ای می شود، و زنی را در آنجا می یابد که بشدت از شوهرش کتک خورده است...
کلبه قدیمی که 47 سال پیش در ان زندگی می کرد و خاطرات پسر یتیم ان روزها، پس از شنیدن زنگ تلفن در جلو پیرزن ظاهر شد...
فیلم بر اساس داستان واقعی تلاش ارتش جمهوری کره برای ترور رئیس جمهور کره شمالی در سال 1968 ساخته شده است. سی و یک تبهکار که در انتظار مرگ هستند در کمپی مخفی آموزش دیده و در نهایت با لغو شدن ماموریت کشته می شوند...
مردی که استعداد بسیاری در کارت بازی دارد، وارد دنیای خطرناک قمار و شرط بندی زیرزمینی می شود و بر روی چیز حساسی شرط بندی می کند که...
پارک جو هیونگ (Song Joong-Ki) در هشت سالگی به فرزند خواندگی گرفته شده و همراه خانواده اش به ایتالیا می رود جایی که نامش به وینچنزو کازانو تغییر پیدا کرده و به عنوان یک وکیل و مشاور مافیا فعالیت میکند اما به دلیل به وجود آمدن جنگ میان گروه های مافیایی مجبور می شود به کره جنوبی فرار کند. در آنجا عاشق هونگ چا یونگ (Jun Yeo-Bin) می شود کسی که یک وکیل سخت کوش است و برای برنده شدن در پرونده هایش دست به هرکاری میزند …
نسخه دوبله فارسی نیز افزوده شد
داستان فیلم درباره ی نبردِ تاریخی میونگ نیانگ در سال ۱۵۹۷ می باشد که طیِ آن دریاسالار "یی سان" به یک پیروزیِ افسانه ای دست یافت...
دوست خجالتی "جی-هائه" در بیان احساسش نسبت به پسری که دوست دارد دچار مشکل است به همین دلیل از او می خواهد به نام او ایمیلی ارسال کرده و همه چیز را توضیح دهد.در حالیکه پسر عاشق کلمات او می شود،"جی-هائه" متوجه می شود که داستان عاشقانه مادرش نیز بسیار شبیه به وضعیت اوست...
شین چه گیونگ ( یون ایون های ) دختر شاد و پر دردسر این سریال دختری مدرسه ای میباشد که بدلیل یک قول قدیمی بین شاه و پدر او مجبور میشود برای ازدواج با شاهزاده قصر از خانواده خود جدا شود و وارد قصر شود اما شاهزاده قصر لی شین که در سریال او را شین گون صدا میکنند و ما او را به اختصار شین نام می بریم پسری است که دختری به نام هیو رین را دوست دارد . هیورین دختری است که رقص باله کار میکند و چند سالی با شاهزاده بطور مخفی دوست میباشد...
جونگون که از مریضی سختی رنج میبرید، صبح یک روز که از مجلس ترحیم یکی از دوستانش به محل کارش برمیگردد با دریم آشنا میشود و عاشقش میشود...