جوانی ثروتمند و جذاب بنام «سزار» که همیشه در ارتباطش را دخترها موفق بوده است، اکنون برای رهایی از شر آخرین معشوقه اش، بنام «نوریا» به مشکل خورده است. سزار به تازگی عاشق دختری بنام «سوفیا» شده و با او ارتباط برقرار کرده است، اما طولی نمی کشد که در یک تصادف اتومبیل، سزار چهره ی زیبایش را از دست می دهد...
خانواده پارکر منزوی است و زیاد اجتماعی نیست، فرانک پدر خونواده باعث شده که خونواده اش از سنتهای قدیمی پیروی کند. در این بین، در شهرشان سیل به راه می افتد و باعث میشود این خانواده از خلوت خود بیرون بیایند...
نیویورک، اوایل دهه ی 1950. «بیل لی» (ولر) از نوعی ماده ی مخدر استفاده می کند که اعتقاد دارد در کار نویسندگی به او کمک می کند. سرانجام «بیل» تصادفا همسرش، «جون» (دیویس) را می کشد...
زنی جوان به همراه گروهی از دوستان هنرمندش به تعطیلات رفته است. او با یک زن عجیب و غریب مواجه می شود که آن ها را تهدید می کند که عشق و دوستی میان این گروه را از بین خواهد برد.
یک بیمار مبتلا به شیزوفرنی در رستوران برادرش دست به خرابکاریهای بسیاری می زند و...
هنگامی که مامور پلیس یک نکته ناشناس درباره مکان روسای جنایی دریافت می کند ، او شروع به تعقیب و گریز در اطراف بمبئی می کند که به یک بازی خطرناک گربه و موش تبدیل می شود. در میان هرج و مرج ، دامهای یک عالم فاسد آشکار می شود...
مکس و لولا دو سارق حرفه ای جواهرات هستند. آنها تصمیم دارند بعد از انجام آخرین کار خود که دزدیدن یکی از الماسهای سه گانه ناپلئون است بازنشسته شوند. آنها پس از موفقیت در اینکار و فرار از دست استن لوید، مامور اداره آگاهی، عازم جزیره ای در دریای کارائیب می شوند. اما مکس پس از مدتی احساس می کند که این بازنشستگی زودهنگام مناسب حال او نیست. در همین زمان رئیس گانگسترهای جزیره نزد مکس آمده و به او پیشنهاد می دهد یکی دیگر از الماسهای سه گانه را از یک کشتی سرقت کند...
«نیل پیج» (مارتین)، بازاریاب پرکار، قصد دارد برای تعطیلات نزد خانواده اش در شیکاگو برود. او در راه رسیدن به فرودگاه در ترافیک گیر می کند و چمدانش را به اشتباه در یک تاکسی جا می گذارد. هواپیما تأخیر دارد. «نیل» در فرودگاه با مرد چاق و پر سر و صدایی به نام «دل گریفیث» (کندی) آشنا می شود و به رغم میل باطنی خود با او هم راه می شود.
دختری 15 ساله که عاشق معلم خواهرش است اما بعد از گذشت مدتی خواهرش با ان معلم ازدواج میکند از انجایی که او جز خواهرش کسی را ندارد مجبور به زندگی با انها میشود اما پس از مدتی خواهرش بر اثر انفجار گاز میمیرد چند سال بعد، یون سو، هنوز هم در یک گردباد احساسات برای جونگ شیک گرفتار است به طور ناگهانی به هند می رود و...