فیلم، داستان سیاست و هنر در دهه 1930 آمریکا با محوریت یک نمایش موزیکال و تلاش برای متوقف کردن ساخت آن است...
«لیتل وویس» (هراکس) دختری است خجالتی و بی سروزبان که با مادرش، «مری» (بلتین) زندگی می کند. «لیلتل وویس» به ندرت از خانه خارج می شود و در عوض، به صفحاتش گوش می دهد و پا به پای «شرلی بسی»، «جودی گارلند» و «مریلین مونرو»، آواز می خواند. یک شب «مری» با «ری سی» (کین)، کارگزار و «کاشف استعداد» آشنا می شود. «مری» او را به خانه اش دعوت می کند و در همان جاست که «ری»، صدای «لیتل وویس» را می شنود و آن چنان تحت تأثیر قرار می گیرد که فکر می کند می تواند از او یک ستاره بسازد...
"ادل آگوست" خانواده و همسر دوم خود را ترک کرده و به همراه دخترش عازم بورلی هیلز می شود.او از این نقل مکان راضی نیست و می خواهد به دانشگاهی در شرق کشور برود.اما مادرش برای او برنامه های دیگری دارد و می خواهد دخترش یک ستاره سینما شود...
"جو" که سابقا به الکل اعتیاد داشته و بیکار است و "سارا" کارمند سازمان بهداشت رابطه ای عاشقانه با هم برقرار می کنند. هر دو آنها در سی سالگی خود هستند و...
سال ۱۹۴۹، کابوهای جوان تکزاسی، «جان گریدی کول» (دیمن) و «لیسی رولینز» (تامس) به امید یافتن کار و ماجراجویی عازم مکزیک می شوند. این دو پیش از این که به مکزیک برسند و برای یک مزرعه دار ثروتمند (بلیدز) به کار بپردازند، جوان اسب دزدی به نام «بلونیز» (بلک) را نیز، با اکراه، تحت حمایت خود می گیرند. اما در مکزیک دل باختگی «آلخاندور» (کروز) دختر مزرعه دار ثروتمند به «کول» باعث تیره شدن رابطه ی «کول» و «رولینز» می شود...
"سکوت" به زندگی پر فراز و نشیب یک کودک نابینای علاقهمند به موسیقی میپردازد و به نوعی روایتگر سختیهای فقر و نداری توده مردم در تاجیکستان نیز می باشد...
سال 1947، در اوج درگیری های پاکستان و هندوستان. داستان در مورد دختر جوانی است که شاهد ماجرایی غم انگیز می باشد، در حالی که بین عشق دو مرد مانده است...
پس از اینکه آخرین کار آنها "شاهزاده آیدا" با شکست مواجه می شود،رابطه بین "گیلبرت" و "سولیوان" در آستانه پایان یافتن قرار می گیرد.دوستان و همکاران آنها تلاش می کنند آن دو را دوباره به هم نزدیک کنند و این کار راه را برای ساخت "میکادو" یکی از شاهکارهای آن دو هموار می کند...
داستان در مورد یک عروسک گردان مرموز می باشد که قصد برقراری رابطه ای عاشقانه با معشوقه زمان دبیرستانش را دارد، اما...
شمشیرزن نابینا که قول داده محموله ای را به دست یک مرد در حال مرگ برساند، طبق معمول با گروه های جنایتکار روبرو می شود و همچنین با یک راهب نابینا ملاقات می کند که...