یک نوجوان تابستان خود را صرف گوش دادن به موسیقی های سنگین می کند و سعی می کند با مادر کتابدار خود همراه شود...
یک دانش آموز دبیرستانی ضعیف و یک گانگستر قدرتمند بدن خود را بطور تصادفی تعویض می کنند...
الفکین های افسانه ای کلن، کوتوله هایی بودند که به صورت مخفیانه در هنگام شب به مردان سازنده کمک می کردند تا زمانی که به دست همسر بدجنس یک خیاط، دویست سال پیش رانده شدند. این فیلم داستان بازگشتشان را روایت می کند.
یک مرد جوان که توانایی صحبت کردن دور و بر زنان را ندارد، نامه ای به معشوقه ی خود می نویسد اما این نامه به دست مادر معشوقه اش رسیده و او تصور می کند که این نامه برای او نوشته شده است...
هنگامی که به پسر "شازم" پیشنهاد می شود تا به لیگ عدالت بپیوندد، نسبت به آن تمایلی ندارد، اما وقتی رقبای خود انجمن هیولا لیگ را به خطر می اندازند، او تنها کسی است که می تواند آنها را نجات دهد ...
داستان این فیلم درباره ی دو دوست مدرسه ایی است که تصمیم می گیرند ...
اضافه شدن یک سالن رنگ به تهدیدی برای سالن دیگر تبدیل می شود. در این بین یک مجله محلی آنها را برای یک رقابت طولانی مدت برمی انگیزاند. کدام سالن شایستگی دریافت جایزه ی بزرگ را دارد ...
داستان این فیلم در مورد زندگی یک خانواده ی چند نفره است که پدر و مادر مسن با فرزندان مشکل دارند و هر کدام از اعضای این خانواده ها نیز خود دارای مشکلات بزرگتری نیز هستند. اکنون هر کدام از افراد این خانواده با یک نفر غریبه ی خارج از محیط خانواده آشنا می شوند که به نظر کسی است که می تواند مشکل را حل کند.
«هارولد چیسن» (کورت)، فرزند آرام مادری ثروتمند و سلطه جو (پیکلز)، هیچ دوستی ندارد و تنها به یک چیز علاقه مند است – مرگ. «هارولد» با زن پیری به نام «مود» (گوردون) آشنا می شود که او هم پای ثابت تشییع جنازه هاست.
یک دانشجوی موسیقی کلاسیک با دختر استادش هر دو عاشق هم میشوند ،اگر چه خانواده دختر جوان ترتیب ازدواج او را با مرد دیگری داده اند اما داماد جدید با کارهایش در کنترل کردن وضعیت همه را شگفت زده میکند...