"چارلی" و رئیسش در خانه ای که می خواهند کار کنند به مشکل برخورد می کنند. صاحب خانه از اینکه نمی تواند صبحانه بخورد و همسرش سر خدمتکار داد و فریاد می کند عصبانی است...
در حالیکه "کلنل نات" با مواد منفجره کار می کند، سرایدار جدیدی به خانه اش می آید. سرایدار بی عرضه زندگی را برای کارکنان دیگر سخت می کند و...
پس از دعوا با یکی از دو همسرش، "چارلی" با "ادنا" برخورد کرده در حالیکه دو همسرش بخاطر بستنی با هم بحث می کنند و...
چارلی در تلاش است تا نقشی در ساخت یک فیلم داشته باشد. در ادامه مشکلاتی سر راهش قرار میگیرد که امیدش را از دست می دهد. زمانی که یکی از بازیگران سر صحنه حضور نمی یابد، چارلی فرصتی پیدا می کند تا به خواسته اش برسد و...
آقای پِست چند صندلی تئاتر را پیش از شروع امتجان می کند، اما مسئول بلیت او را می بیند و بیرونش می کند. در لابی با یک خانم چاق آشنا می شود که به واسطه او دوباره به سالن تئاتر باز می گردد و...
چند قاچاقچی به ساحل وارد می شوند. رهبر آنها "کارمن" کولی را برای فریب دادن "دون خوزه" می فرستد تا بدین طریق بتوانند کنترل شهر را بدست گیرند و...
یک ولگرد، کیف دستی دختری را می دزدد، اما زمانی که میخواهد جیب چارلی را بزند، سیگار و کبریتش را از دست می دهد و...
چارلی از زندان آزاد شده و بلافاصله یک کشیش جعلی از او کلاهبرداری می کند. یکی از دوستانش که قبلاً با هم در زندان بودند، چارلی را متقاعد می کند تا از یک خانه سرقت کنند. آنها سراغ کار می روند، اما صاحب خانه آنها را میگیرد و با پلیس تماس میگیرد و...
صاحب یک کشتی در نظر دارد تا در آخرین سفرش به کشتی خود صدمه برساند تا پول بیمه دریافت کند. چارلی، ولگردی که عاشق دختر صاحب کشتی است وظیفه طبخ غذا در کشتی را بر عهده دارد و...
«صدای بشریت» داستان زنی بنام آنجلا در ناپلِ ایتالیا در سال 1950 را روایت می کند که آخرین مکالمه اش را با مردی که عاشقش است را انجام میدهد، زیرا او میخواهد بخاطر یک زن دیگر، آنجلا را ترک کند.