پدر دو دختر که از نوعی بیماری ذهنی و افسردگی شدید رنج می برد، در تلاش است تا با اثبات احساس وظیفه شناسی خود همسرش را که او را تنها گذاشته بازگرداند …
در شهر دیلفور، انسان ها، خون‌آشام‌ها و زامبی‌ها در صلح و صفا کنار یکدیگر زندگی می‌کردند، تا زمانی که آخرالزمان بیگانگان فرا می‌رسد. حال سه نوجوان، یکی انسان، یکی خون‌آشام و دیگری زامبی می بایست چاره ای بیاندیشند تا از شر بیگانگان خلاص شوند...
یک دکتر که در حال مرگ است تصمیم می گیرد تا سفر کند و در مورد بیماری خود تحقیق کند اما او در راه با دختری ۲۲ ساله آشنا می شود...
"کلب" (دامنال گلسون) برنامه نویس جوانی است که به تازگی در یک مسابقه برنده سفر یک هفته ای به منزل متخصص فرایند CEO به نام یعنی "ناتان" (اسکار آیزاک) شده است. "کلب" که به شدت از این اتفاق خوشحال است و این ملاقات را افتخاری برای خود و حرفه اش می داند، پس از رسیدن به ویلای ...
یک کارگردان بنام "چونسو" به اشتباه وارد شهر سوون (یکی از شهرهای کُره جنوبی) می شود. در آنجا او با هنرمندی بنام "یوون هیجانگ" آشنا می شود. آنها با هم به محل کار "یوون" می روند تا نقشی هایش را ببینند و بیشتر با هم آشنا شوند. اواخر شب که هر دو مست کرده اند، "یوون" از او می پرسد که آیا ازدواج کرده است یا نه؟! و اینجاست که "چونسو" مجبور می شود حقیقت را بگوید...
وقتی "شان" یک روز به خود استراحت می دهد، کشاورز، کاروان و گله را به شهر بزرگ هدایت می کند و این وظیفه " شان " است که آنها را به چمن سبز خانه بازگرداند...
داستان سریال برمیگردد به جنگ جهانی دوم و زمانی که همه فکر میکنند استیو راجرز (کاپیتان آمریکا) کشته شده است. اکنون نامزد سابق او پگی کارتر تصمیم گرفته برای جلوگیری از دستیابی عده ای به سلاح هایی مرگبار به هاوارد استارک (پدر تونی استارک یا مرد آهنی) کمک کند و ...
این فیلم به داستان زندگی استیو جابز فقید که عشق، شور و نبوغ او نیروی محرکه عصر دیجیتال بوده است، می پردازد؛ استیو جابز در زمان حیات خود دارای نقش های کلیدی در حوزه علم و فناوری بوده از جمله موسس، مدیر عامل و رییس هیئت مدیره شرکت اپل، مدیر عامل شرکت پیکسار، موسس و مدیرعامل شرکت نکست و ...
دو برادر طرد شده از طریق آشنا شدن با خانواده‌ی ناشناخته خود، متوجه حقیقتی وحشتناک در مورد خود و بستگانشان می شوند ...
پس از پایان جنگ جهانی دوم ارتش دانمارک، برای پاکسازی سواحل خود از سربازان آلمانی استفاده می‌کند که اکثرا سن پایینی دارند. مسئولیت یکی از این سواحل، به گروهبانی به‌نام «کارل»، واگذار شده که از آلمانی‌ها، نفرت زیادی دارد و هیچ ارزشی برایشان قائل نیست. او به همراه 11 سرباز جوان، وارد منطقه‌ای می‌شود که نزدیک به 45000 مین در آنجا کار گذاشته شده است...