در یک آرمانشهر که احساساتی وجود ندارد، دو نفر پس از اینکه یک بیماری موجب می شود احساسات و عواطفشان را به دست آوردند، عاشق یکدیگر می شود و همین موضوع باعث ایجاد تنش میان آنها و جامعهشان می شود...
فرانسه، سال 1950. گابریل زن جوان و آزاد اندیشی می باشد که بتازگی ازدواج کرده و زمانیکه به رشته کوه های آلپ می رود عاشق مرد دیگری می شود...
نسخه دوبله فارسی نیز افزوده شد
دختری ۲۵ ساله به نام هائه سو،بر اثر یک خورشیدگرفتگی،در زمان سفر میکند و می رود به دوران اولین امپراطور گوریو،تاجو وانگ گان و دل از ۷ شاهزاده گوریویی می رباید. شاهزادگان:وانگ سو،وانگ ووک،وانگ جونگ،وانگ ووک دوم،وانگ یو،وانگ یون و وانگ وون. در این میان وانگ سو (با بازی لی جون کی) شانس بیشتری برای ماندن در قلب دخترک دارد...
داستان یک خواننده پاپ که آلبومش با شکست مواجه میشود و تمام سعی خود را میکند تا شهرتش را حفظ کند
داستان سریال در دهه 1970 میلادی، در شهر نیویورک میگذرد و از تجارت و کسب و کار موسیقی آن زمان پرده بر میدارد که با مصرف متعدد مواد مخدر، سوءاستفادههای جنسی و شخصی و البته دردسرها و مشقتهای دیسکوهای تازه شکل گرفته، همراه شده بود. ریچی فینسترا تهیه کنندهی ضبط و پخش موسیقی، نقش اول داستان است که در هنگام مواجه با بحرانهای سخت و نفسگیر زندگی، تلاش میکند تا با گرفتن تصمیمات درست حیاتی شرکت خود را احیا کند و خوانندگان نسل جدید موسیقی امریکایی را کشف کند. تصمیماتی که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهد داد.
یک روانشناس به شهر دوران کودکیش باز میگردد تا بدنبال برادر دوقلویش و چند بچه دیگر شهر که در سال ۱۹۸۰ ناپدید شدهاند باشد، همچنین او قصد دارد تا چگونگی پخش برنامه های تلویزیونی عجیب و غریبی که در همان سال در حال پخش بودند را بررسی کند...
در یک شب کریسمس، "لویی" پدر "المو"، داستان زمانی را در قرن نوزدهم تعریف می کند که در آن خیابان "سیسیم" جایی دوست داشتنی بود و ...
داستان یک نگهبان فانوس دریایی که با همسرش در سواحل استرالیای غربی زندگی می کنند. روزی از روزها نوزادی را که از یک قایق روئینگ از آب بیرون کشیدند را پیدا کرده و به فرزندی قبول می کنند...
داستان در مورد دختری به نام “رز” است که مردی خوش قیافه به نام “نواک” را ملاقات میکند که در مزرعه آنها کار میکند و “رز” متوجه میشود که به دلایل مشکلات مالی خانواده اش مجبور به فروش آن مزرعه میشوند و میخواهند آن را به فرد ظالمی بفروشند …